جشن روز غنچه ها
دیروز سه شنبه تاریخ 28/6/96 روز جشن غنچه ها بود تو کودکستان. از شب قبلش بگم که اولا زیر بار نرفتم که اون شب بیرون نرم تا بتونم زودتر بخوابم و تازه بعد از اینکه 11 اومدم خونه تا ساعت 12 بازی کردم مخصوصا اینکه تخت و تشکم آماده شده اما هنوز به اتاق منتقل نشده و کف هاله و من از تشک به عنوان قطار استفاده میکنم و کلی بازی مخصوصا اون شب. تازه بعد از اینکه به رختخواب رفتم باز نخوابیدم اول کتاب بعد هم انگار استرس فردا رو داشتم خوابم نمیبرد تازه ساعت 1 به مامان گفتم نگاه کن پام داغ شده یعنی مثلا من تب دارم و فردا نمیتونم برم. بعد هم گفتم حالا امشب که دیر خوابیدم دیگه فردا نمیتونم زود بیدارشم . خلاصه تا خوابیدم کلی طول کشید. مامان هم که دو ساعت اول ...
نویسنده :
مهرسا
13:12